نکات خواندني دربارهي مرحوم حجّةالحق، حضرت استاد اسدالله داستاني بِنيسي ـ رضوان الله تعالي عليه. ـ :
خاطره
به قلم فرزندشان، حاجآقا اسماعيل داستاني بنيسي:
در روز يکشنبه، 1398/2/8، برادر عزيزم، حاجآقا حبيب، نقل کرد که مرحوم پدرمان فرمودند: «روزي استادم، آيتالله قدرتالله وجدانيفخر، از من پرسيد: "چرا ديگر در سر درس، سؤال و اشکال نميکني؟" گفتم: "چون مدّتي است که ذهنم مطالب درس را درک نميکند."
ايشان فرمود: "به خانه برو و به همسرت بگو که غذا درست کند. ظهر با هم به مسجد مقدّس جمکران برويد و غذا را در آنجا بخوريد؛ سپس به حضرت وليّ عصر ـ عجّل الله تعالي فرجه الشّريف. ـ توسّل کن تا شِفا بگيري."
همين کار را انجام دادم و با همسرم به آنجا رفتيم. هنگامي که رسيديم، ديدم که ايشان زودتر آمده است و با هم غذا خورديم؛ آنگاه ايشان فرمود: "من نماز ميخوانم و دعا ميکنم. تو هم نماز بخوان و دعا کن."
هنگامي که برگشتيم، فهميدم که مشکلم برطرف شده است!»
مشاهدهي «خاطرات و نکاتي خواندني دربارهي حضرت استاد بِنيسي»، از راه لينک زير در وبگاه بِنيسيها: http://benisiha.ir/2019/05/289/ .
کانال بِنيسيها (عالم عارف: حضرت استاد بنيسي؛ و فرزندشان: حاجآقا بنيسي) در پيامرسانهاي ايتا، اينستاگرام، روبيکا و سروش: @benisiha_ir.
درباره این سایت